معماری و اقلیم پیوندی تنگاتنگ و متقابل با هم دارند. معماران تاریخ همواره میدانستهاند که برای رفاه ساکنین خود نه تنها با خود آنها که باید با بستر اقلیمی و جغرافیایی نیز ارتباط تنگاتنگ برقرار کنند. در واقع اقلیم و بومی سازی به قدری در معماری اهمیت دارند که ساخت و ساز بدون توجه به اینها محکوم به شکست است؛ و این نکته ای است که در طول سالیان بعد از انقلاب صنعتی و با سرعت بسیار زیاد پیشرفت تکنولوژی برای مدتی به فراموشی سپرده شد و حاصلش چیزی جز درماندگی و سرگشتگی ملتها نبود؛ لذا در چندین سال اخیر با تخریب بیرویه محیط زیست و کمتر شدن منابع سوخت فسیلی و نامطلوب شدن شرایط محیطی برای انسانها اهمیت این مسئله برای بار دیگر در جهان مطرح شده و بار دیگر رویکردهای بومی سازی معیار ارزیابی ساخت و ساز در کل جهان قرار گرفتهاند.
با توجه به تنوع اقلیم در خاک پهناور ایران لزوم شناخت و ارائه راه حلهایی در راستای ارتقای معماری پایدار با رویکرد بومی سازی و همساز با طبیعت امری ضروری به نظر میرسد. در این مقاله با در نظر گرفتن اقلیم استان گیلان به عنوان یک اقلیم معتدل و مرطوب پیچیده، اصول و ضوابط معماری بومی سنتی حاکم بر این اقلیم مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاست. معماری روستایی گیلان با وجود ساختار شگفت انگیزش کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست. این معماری ویژکیهای انحصاری دارد که مهمترین آن ساختار کاملاً چوبی سازهٔ بناست. برخی از پژوهشگران بر این باورند که تمدن چوب مانند جادهٔ ابریشم نواری است که از شرق دور آغاز و به آمریکا ختم میشود و گیلان نیز در این مسیر، نقاط مشترک بسیاری دارد؛ که بخشی به دلیل ماهیت سازههای چوبی و قابلیتهای آن و بخش دیگر به دلیل وضعیت معیشت یکسان و شرایط مشابه اقلیمی و طبیعی این مناطق است. این شباهتها باعث شده تا پژوهشگران، این محدودههای فرهنگی را به نام «تمدن چوب» نامگذاری کنند.